درزاب ، دهکده زیبا
زرنگی را گفتم زندگی چند بخش است ؟ گفت دو بخش : کودکی و پیری...... گفتم پس جوانی چه شد ... گفت با عشق ساخت ، با بی وفایی سوخت ، با جدایی مرد
کاش قلبم درد تنهایی نداشت چهره ام هرگز پریشانی نداشت کاش برگهای اخر تقویم عشق حرفی از یک روزه بارانی نداشت کاش میشد راه سخت عشق را بی خطر پیمود و قربانی نداشت
هر موقع خواستی از کسی جدا بشی یادت نره بهترین راه اینه که بهش بگی برای همیشه خدانگهدار، شاید طرف مقابلت ناراحت بشه و قلبش بشکنه ولی بهتر از اینه که منتظرت بمونه
من همونم که همش به یاد چشمات میمونم من همونم که تورو همیشه دنیام میدونم من همونم که غم و از توی چشمات می خونم شده هر کار میکنم تا غم و از تو برونم من همونم که تویی فرشته ی ارزوهام جون من فقط یه بار عشق و بیار هدیه برام
hamishe fekr kon ke dar yek donyaye shishei zendegi mikoni. pas movazeb bash be tarafe kasi sang nazani chon aval donyaye khodeto mishkani...!
هیچوقت به چشمات راز دلت رو نگو چون راز نگه نمی دارد و گریه می کند
به تهرانی میگن ننه حسن مرده یه جوری بهش بگو که ناراحت نشه.ترکه به حسن میگه این یه شتره که در خونه همه میخوابه رو ننه توهم خوابید مرد
به یه ترکه میگن پرچم ایران رو توصیف کن میگه سبزش که مال سید هاست سفیدش هم مال آخوند هاست قرمزش هم که مال شهید هاست میمونه چوبش که نصیب من و شماست
باباش گفت عشق کشکه.اون هم گفت زندگی مثل آشه بدون کشک هم مزه نداره
